شنبه 16 تیر 1403
توضيحات بنر تبليغاتي
Nobitex Referral Campaign Banner

نویسنده : NetFars |

 

9 توصیه دوستانه یک آدم افسرده

 

1. مدرسه رفتن بی فایده است ؛ چون اگه باهوش باشی معلم وقت تو رو تلف میکنه اگه خنگ باشی تو وقت معلمو

 

2. دنبال پول دویدن بی فایده است ؛ چون اگه بهش نرسی از بقیه بدت میاد اگه بهش برسی بقیه از تو

 

9 توصیه دوستانه یک آدم افسرده

 

3. عاشق شدن بی فایده است ؛ چون یا تو دل اونو میشکنی یا اون دل تورو یا دنیا دل هردوتونو

 

4. ازدواج کردن بی فایده است ؛ چون قبل از 30 سالگی زوده بعد از 30 سالگی دیر

 

5. بچه دار شدن بی فایده است ؛ چون یا خوب از آب در میاد که از دست بقیه به عذابه یا بد از آب در میاد که بقیه از دستش به عذابن

 

6. پیک نیک رفتن بی فایده است ؛ چون یا بد میگذره که از همون اول حرص میخوری یا خوش میگذره که موقع برگشتن غصه میخوری

 

7. رفاقت با دیگران بی فایده است ؛ چون یا از تو بهترن که نمیخوان دنبالشون باشی یا ازشون بهتری که نمیخوای دنبالت باشن

 

8. دنبال شهرت رفتن بی فایده است ؛ چون تا مشهور نشدی باید زیر پای بقیه رو خالی کنی ولی وقتی مشهور شدی بقیه زیر پای تو رو خالی میکنن

 

9. وبلاگ نویسی بی فایده است ؛ چون یا خوب مینویسی که مطلبتو میدزدن و حرص میخوری یا بد مینویسی که مطلبتو نمیخونن و حرص میخوری (البته در هر دو حال فحشو میخوری) !!!

 

 

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : 9 توصیه دوستانه یک آدم افسرده , توصیه کردن , افسرده , ضد حال , نا امید , مدرسه رفتن , پول درآوردن , عشق و عاشقی , ازدواج , بچه دار شدن , پیک نیک , رفیق , مشهور شدن , وبلاگ نویسی ,

تاریخ : چهارشنبه 15 فروردین 1403 | نظرات (0) بازدید : 206
نویسنده : NetFars |

 

10 نكته كه در مورد كشتی تايتانيک نمی دانستيد

 

15 آوريل 1912 ، سالگرد غرق شدن كشتی تايتانيك بود.

تايتانيك نيازی به معرفی ندارد ، اما می دانيم كه برای حدود 100 سال تا به امروز بخش مهمی از زندگی خيلی از افراد شده است.

تا به حال هيچ كشتی و سفر دريایی نبوده كه به اندازه كشتی تايتانيك برای مردم جذابيت داشته باشد.

در اين قسمت سعی داريم حقايق و افسانه های جالبی از غرق شدن اين «كشتی غرق نشدنی» را برايتان بگوييم :

 

 

 

1. طول تايتانيك حدودا به بلندی ارتفاع ساختمان سلطنتی نيويورك بود.

2. قيمت بليت كشتی تايتانيك در سال 1912 به اين قرار بود : درجه 1 : 350.4 دلار (قيمت عالی ترين آپارتمان يك خوابه) ، درجه 2 : 75.1 دلار و درجه 3 : 30 دلار  «ممکنه اشتباهی در این آمار باشه ؛ به بزرگیتون ببخشید ..... netfars»

3. فاصله زمانی از اولين مشاهده توده يخی تا اصابت كشتی به آن ، حدود 30 ثانيه طول كشيد.

4. بعد از اصابت كشتی به توده عظيم يخی 2 ساعت و 40 دقيقه طول كشيد تا آب تمام كشتی را فرا گرفت.

5. حدود 6 زوج برای جشن ماه عسلشان آمده بودند.

6. وزن بار و چمدان مسافرين در تايتانيك 900 تن بود.

7. در كشتی هر 24 ساعت 14000 گالن آب نوشيدنی و هر روز 825 تن ذغال سنگ مصرف می شد.

8. هيچ گربه ای در كشتی تايتانيك وجود نداشت. آن زمان اغلب اوقات گربه ها را به خاطر اينكه نماد خوش شانسی بودند به كشتی ها می بردند. همچنين برای از بين بردن موش ها از آنها استفاده می كردند.

9. در ميان نجات يافتگان كشتی تايتانيك 2 سگ هم بودند.

10. مورگان رابرتسون نويسنده سال 1898 حدودا 14 سال پيش از فاجعه تايتانيك ، رمانی به نام «بیهودگی» نوشت ؛ در اين رمان او در مورد يك كشتی به نام «تيتان» نوشته كه بزرگ ترين كشتی است كه تا به حال ساخته شده و در يك شب سرد آوريل به توده يخی در اقيانوس اطلس برخورد می كند. هر دو كشتی «هم تايتانيك و هم كشتی داستانی» از نظر طراحی شبیه هم بودند و هم هر دو لقب «غرق نشدنی» را يدك می كشيدند !!

 

به نقل از : اینترنت

 

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : 10 نكته كه در مورد كشتی تايتانيک نمی دانستيد , تایتانیک , کشتی , غرق شدن , حقیقت و افسانه , كشتی غرق نشدنی , ساختمان سلطنتی نيويورک , نوده یخ , کوه یخ , قیمت بلیط کشتی , ماه عسل , مورگان رابرتسون , رمان بیهودگی , اقیانوس اطلس , اقیانوس , titanic ,

تاریخ : جمعه 10 فروردین 1403 | نظرات (0) بازدید : 132
نویسنده : NetFars |

 

نام محله های قدیمی تهران

 

شاید هر روز نام چند محله تهران را بشنویم بی آنکه بدانیم چرا به این نام ها معروف شده اند.

با استفاده از منابعی چون کتاب اول و ویکی پدیا و دیگر منابع در وب ، اطلاعاتی درباره نام برخی محله های تهران گردآوری شده که در ادامه می خوانید :

 

سید خندان

سید خندان نام ایستگاه اتوبوسی در جاده قدیم شمیران بوده است.

سیدخندان پیرمردی دانا بوده که پیش گویی های او زبانزد مردم در سی یا چهل سال پیش بوده است.

دلیل نامگذاری این منطقه نیز احترام به این پیرمرد بوده است.

 

فرمانیه

در گذشته املاک زمین های این منطقه متعلق به کامران میرزا نایب السلطنه بوده و بعد از مرگ وی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما فروخته شده است.

 

فرحزاد

این منطقه به دلیل آب و هوای فرح انگیزش به همین نام معروف شده است.

 

شهرک غرب

دلیل اینکه این محله به نام شهرک غرب معروف شد ، ساخت مجتمع های مسکونی این منطقه با طراحی و معماری مهندسان آمریکایی و به مانند مجتمع های مسکونی آمریکایی بوده و در گذشته نیز محل اسکان بسیاری از خارجی ها بوده است.

 

آجودانیه

آجودانیه در شرق نیاوران قرار دارد و تا اقدسیه ادامه پیدا می کند.

آجودانیه متعلق به رضاخان اقبال السلطنه وزیر قورخانه ناصرالدین شاه بوده ، او ابتدا آجودان مخصوص شاه بوده است.

 

اقدسیه

نام قبلی اقدسیه (تا قبل از ۱۲۹۰ قمری) حصار ملا بوده است.

ناصرالدین شاه زمین های آنجا را به باغ تبدیل و برای یکی از همسران خود به نام امینه اقدس (اقدس الدوله) کاخی ساخت و به همین دلیل این منطقه به اقدسیه معروف شد.

 

جماران

زمین های جماران متعلق به سید محمد باقر جمارانی از روحانیان معروف در زمان ناصر الدین شاه بوده است.

برخی از اهالی معتقدند که در کوه های این محله از قدیم ، مار فراوان بوده و مارگیران برای گرفتن مار به این ده می آمدند و دلیل نامگذاری این منطقه نیز همین بوده است.

و عده ای هم معتقدند که جمر و کمر به معنی سنگ بزرگ است و چون از این مکان سنگ های بزرگ به دست می آمده است ، آنجا را جمران ، یعنی محل به دست آمدن جمر نامیده اند.

 

پل رومی

پل رومی در واقع پل کوچکی بوده که دو سفارت روسیه و ترکیه را به هم متصل می کرده است.

عده ای هم معتقدند که نام پل از مولانا جلال الدین رومی گرفته شده است.

 

جوادیه (در جنوب تهران)

بسیاری از زمین های جوادیه متعلق به آقای فرد دانش بوده است که اهالی محل به او جواد آقا بزرگ لقب داده بودند.

مسجد جامعی نیز توسط جواد آقا بزرگ در این منطقه بنا نهاده شده است که به نام مسجد فرد دانش هم معروف است.

 

داودیه (بین میرداماد و ظفر)

میرزا آقاخان نوری صدر اعظم این اراضی را برای پسرش ، میرزا داودخان ، خرید و آن را توسعه داد.

این منطقه در ابتدا ارغوانیه نام داشت و بعدها به دلیل ذکر شده داودیه نام گرفت.

 

درکه

اگرچه هنوز دلیل اصلی نامگذاری این محل مشخص نیست ؛ اما برخی آن را مرتبط به نوعی کفش برای حرکت در برف که در این منطقه استفاده می شده و به زبان اصلی "درگ" نامیده می شده است دانسته اند.

 

دزاشیب (در نزدیکی تجریش)

روایت شده است که قلعه بزرگی در این منطقه به نام " آشِب" وجود داشته است.

و در گذشته نیز به این منطقه دزآشوب و دزج سفلی و در لهجه محلی ددرشو می گفتند.

 

زرگنده

احتمالا دلیل نامگذاری این محل کشف سکه ها و اشیاء قیمتی در این محل بوده است.

در گذشته این منطقه ییلاق کارکنان روسیه بوده است.

 

قلهک

کلمه قلهک از دو کلمه "قله" و "ک" تشکیل شده است که قله معرب کلمه کله ، مخفف کلات به معنای قلعه است.

عقیده اهالی بر این است که به دلیل اهمیت آبادی قلهک که سه راه گذرگاه های لشگرک ، ونک و شمیران بوده است ، به آن (قله - هک) گفته شده است.

 

کامرانیه

زمین های این منطقه ابتدا به میرزا سعیدخان ، وزیر امور خارجه تعلق داشت.

سپس کامران میرزا پسربزرگ ناصرالدین شاه ، با خرید زمین های حصاربوعلی ، جماران و نیاوران ، اهالی منطقه را مجبور به ترک زمین ها کرد و سپس آنجا را کامرانیه نامید.

 

محمودیه (بین پارک وی و تجریش یا ولیعصر تا ولنجک)

در این منطقه باغی بوده است که متعلق به حاج میرزا آقاسی بوده است و چون نام او عباس بوده آنرا عباسیه می گفتند.

سپس علاءالدوله این باغ بزرگ را از دولت خرید و به نام پسرش ، محمودخان احتشام السلطنه ، محمودیه نامید.

 

نیاوران

نام قدیم این منطقه گردوی بوده است

و برخی معتقدند در زمان ناصرالدین شاه نام این ده به نیاوران تغییر کرده است

به این ترتیب که نیاوران مرکب از "نیا" (حد ، عظمت و قدرت) ؛ "ور" (صاحب) و "ان" (علامت نسبت) است ؛ و در مجموع یعنی کاخ دارای عظمت.

 

ونک

نام ونک تشکیل شده است از دو حرف "ون" به نام درخت و حرف "ک" که به صورت صفت ظاهر می شود.

 

یوسف آباد

منطقه یوسف آباد را میرزا یوسف آشتیانی مستوفی الممالک در شمال غربی دارالخلافه ناصری احداث کرد و به نام خود ، یوسف آباد نامید.

 

پل چوبی

قبل از اینکه شهر تهران به شکل امروزی خود درآید ، دور شهر دروازه هایی بنا شده بود تا دفاع از شهر ممکن باشد.

یکی از این دروازه ها ، دروازه شمیران بود با خندق هایی پر از آب در اطرافش که برای عبور از آن ، از پلی چوبی استفاده می شد.

امروزه از این دروازه و آن خندق پر از آب اثری نیست ؛ اما این محل همچنان به نام پل چوبی معروف است.

 

شمیران

نظریات مختلفی درباره این نام شمیران وجود دارد.

یکی از مطرح ترین دلایل عنوان شده ترکیب دو کلمه "سمی یا شمی" به معنای سرد و "ران" به معنای جایگاه است ؛ و در واقع شمیران به معنای جای سرد است. به همین ترتیب نیز تهران به معنای جای گرم است.

همچنین در نظریه دیگری به دلیل وجود قلعه نظامی در این منطقه به آن شمیران می گفتند

و همچنین برخی نیز معتقدند که یکی از نه ولایت ری را شمع ایران می گفتند که بعدها به شمیران تبدیل شده است.

 

گیشا

نام گیشا که در ابتدا کیشا بوده است ، برگرفته از نام دو بنیانگذار این منطقه (کینژاد و شاپوری) می باشد.

 

منیریه (در جنوب ولیعصر)

منیریه در زمان قاجار یکی از محله های اعیان نشین تهران بوده و گفته شده نام آن از نام زن کامران میرزا ، یکی از صاحب منصبان قاجار ، به نام منیر گرفته شده است.

 

"اگر ناخواسته در این باب قصوری شده ، شرمنده"

 

 

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : نام محله های قدیمی تهران , کتاب اول , سید خندان , شمیران , فرمانیه , فرحزاد , شهرک غرب , آجودانیه , اقدسیه , حصار ملا , پل رومی , دزاشیب , زرگنده , قلهک , کامرانیه , نیاوران , ونک , یوسف آباد , پل چوبی , گیشا ,

تاریخ : جمعه 10 فروردین 1403 | نظرات (0) بازدید : 169
نویسنده : NetFars |

 

روانشناسی دست خط

 

 

کسانى که خطى نامرتب دارند

احتمالاً در زندگى بسیار فعال هستند و به همین دلیل برایشان مشکل است که بتوانند ثابت و بى تحرک بمانند و برخى از کارهایشان حساب شده و سنجیده نیست. به همین دلیل گاهى اوقات براى دوستان و افراد خانواده غیرقابل پیش بینی هستند. آزادى شخصیتى براى آنها خیلى مهم است و اهمیت زیادى به استقلال خود مى دهند و ممکن است گاهى خیلى احساساتى رفتار کنند.

 

کسانى که دست خط مرتب و خوانایى داشته باشند

مى توان این طور برداشت کرد که آنها خودشان را بسیار کنترل مى کنند و دوست ندارند به راحتى شخصیت خود را لو بدهند. حتى گاهى اوقات برایشان مشکل است که احساساتشان را بروز دهند و آن را سرکوب مى کنند.

 

کسى که خیلى پررنگ مى نویسد و قلم را زیاد فشار مى دهد

احتمالاً علاقه زیادى به مخالفت کردن با دیگران دارد ؛ چرا که احساس قدرت و اعتماد به نفس زیادى مى کند و دوست دارد روى دیگران اعمال نفوذ کند و به همین خاطر شخصیت افراد را درست درک نمى کند.

 

کسانى که خیلى کم رنگ مى نویسند

احتمال این که فردى حساس و دلسوز باشند بسیار زیاد است و موقعیت دیگران را حتى بیشتر از خودشان درک مى کنند و این امکان نیز وجود دارد که قادر به اثبات حرف خودشان نباشند و خیلى راحت ضربه مى خورند و وقتى دیگران از آنها انتقاد مى کنند خیلى سریع از موضع خودشان عقب نشینى مى کنند.

 

کسانی که خیلى کند و آهسته مى نویسند

به سرعت قادر به نشان دادن عکس العمل نیست ؛ این افراد احتمالاً به زمان بیشترى براى ابراز عقیده خود نیاز دارند. افرادى که آهسته مى نویسند از نظر خلق و خو اغلب اشخاصى ملاحظه کار و محتاط هستند و در نتیجه به زمان بیشترى براى فکر کردن و فهمیدن نیاز دارند و در ابراز احساساتشان هم کند هستند و اغلب دوست دارند هیچ تصمیمى نگیرند تا این که یک تصمیم غلط بگیرند.

 

کسانی که دست خط تند و شتابزده اى دارند

احتمالاً افرادى کم حوصله هستند و از اتلاف وقت خسته مى شوند و از نظر خلق و خو بسیار لحظه اى هستند. سریع درک مى کنند و در نشان دادن رفتار و احساساتشان چندان پایدار نیستند و اغلب به دلیل شتابزدگى در تصمیم گیرى دچار لغزش و خطا شده و از این که در آرامش به حرفهاى دوستانشان گوش کنند خسته مى شوند.

 

کسانی که دست خط ساده اى دارند و خیلى ابتدایى مى نویسند

در روابط با دیگران ترجیحاً واقع گرا و با تدبیر هستند و نمى توانند قبول کنند که گاهى باید با دیگران کنار بیایند و به آنها توجه کنند و همچنین اطرافیان به ندرت از آنچه درون آنها مى گذرد آگاهى پیدا مى کنند.

 

کسانی که دست خطى زیبا و پر رنگ و لعابى دارند

این امکان وجود دارد که گاهى به شدت رسمى برخورد کرده و خیلى مفصل و با علاقه درباره مسائل دلخواهشان حرف بزنند و این احتمال نیز وجود دارد که در خواسته ها و تمایلاتشان پرتوقع و رویایى باشند.

 

اگر شما خود را داراى دست خط ریزى مى بینید و بسیار کوچک مى نویسید

احتمالاً شما توانایى هاى خود را دست کم مى گیرید و خودتان را از آن چه واقعاً هستید کمتر ارزیابى مى کنید و ممکن است گاهى تنگ نظر و خرده گیر باشید.

 

اما اگر درشت مى نویسید

این احتمال وجود دارد که خودتان را زیادى بزرگ و مهم جلوه داده و گاهى بسیار با اعتماد به نفس و از موضع قدرت رفتار مى کنید.

 

اگر کسى دست خط شکسته اى دارد و حروف را زوایه دار و شکسته مى نویسد

فردى بسیار با اراده مى باشد و در کارهایش حد وسط را قبول ندارد و به همین علت اهل سازش و مصالحه نیست و اغلب به همین خاطر که حد وسط را دوست ندارد از دیگران خسته مى شود و تصمیمى نمى گیرد ، چون دوست ندارد راه اشتباه را انتخاب کند.

 

اگر فردى دست خط ملایم و کشیده اى دارد

آدمى چند بعدى است و مى تواند مشکلاتش را از زوایاى مختلف بررسى و درک کند. برایش تنوع مهم است و گاهى احساس مى کند استعدادهاى زیادى دارد و نمى تواند هیچ کدامشان را به درستى شکوفا کند. ممکن است فردى زود رنج باشد و به ندرت علیه برداشت ها و انتقادات دیگران از خود دفاع کند.

 

اگر کلمات را در هم و فشرده مى نویسید

احتمالاً شما فرد راحتى نیستید ؛ و در جمع ، خودتان را کنارى مى کشید و مى خواهید کنترل خود را از دست ندهید. از برقرارى رابطه با دیگران خوشتان نمى آید و گاهى دوست ندارید خود را فردى خوش فکر نشان بدهید. اغلب بعد از دیگران ابراز عقیده مى کنید و عقیده خود را مى گویید و این به این علت است که قدرى محتاط هستید.

 

کسى که کلمات را با فاصله و باز باز مى نویسد

خیلى راحت با دیگران رابطه برقرار کرده و خیلى ساده و بى تکلف و مستقیماً به دیگران نزدیک مى شود. گاهى به راحتى از کوره درمى رود و با این کار ممکن است به حریم شخصى دیگران تجاوز کند و این به این علت است که او ارزشى به خوددارى کردن و کنترل خود نمى دهد، اما انسانى کوشا و باطراوت است که سریع تصمیم گرفته و با کارهاى خود به دیگران خدمت مى کند.

 

 

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : روانشناسی دست خط , دستخط , بدخط , خوانا , شخصیت , روانشناسی , سرکوب احساسات , پر رنگ , اعتماد به نفس , کم رنگ , حساس و دلسوز , کند و آهسته , عکس العمل , محتاط , کو حوصله , لغزش و خطا , واقع گرا ,

تاریخ : پنجشنبه 09 فروردین 1403 | نظرات (0) بازدید : 99
نویسنده : NetFars |

 

موضوع انشاء : « فرهنگ را توصیف كنید ! »

 

 

پیش مامانی رفتم و موضوع انشاء رو بهش گفتم.

مامانی گفت : « از نشانه های با فرهنگ بودن این است كه همیشه شیشه های خونه تمیز باشه ، و از اونجا كه شیشه ها فقط با روزنامه كاملا تمیز میشن ، اگر دیدی یك نفر در خیابان بود و دستش روزنامه بود یعنی اینكه آدم بافرهنگی است. »

از مامانی پرسیدم : « پس آدم های بی فرهنگ شیشه هاشون رو با چی پاك می كنن ؟ »

مامان گفت : « مثل عمه ی بی فرهنگت با لنگ ! »

 

من داشتم حرفهایی كه مامان می زد رو توی دفتر انشام می نوشتم كه نازنین (خواهر كوچولوم) اومد و گوشه ی دفترم رو پاره كرد و فرار كرد ، من هم كیفم رو به طرفش پرت كردم ... متاسفانه به دلیل عدم تمرین ، هدف گیری ام بد شده ، كیف به جای سرش به گردنش اصابت كرد ...

 

مامان كه این كار من رو دید گفت : « یكی دیگر از مشخصه های آدم بافرهنگ این است كه چیزی رو به سمت كسی پرتاب نمی كند ، مثلا تماشاگران بی فرهنگ توی ورزشگاه ها به داخل زمین چمن ، صندلی و نارنجك و بطری نوشابه پرتاب می كنند. »

 

موضوع انشاء رو به بابایی گفتم.

بابایی گفت : « حتما خانوم معلمتان خیلی بافرهنگ است كه چنین موضوع های انشایی رو انتخاب میكنه ! »

اما نمی دونم چرا مامان به بابایی چشم غره رفت !

بابایی هم گفت : « یادته توی اتوبوس بودی و اون آقاهه بهت گفت بی فرهنگ ؟ این حرف رو به خاطر این زد كه تو داشتی پوست تخمه ات رو می ریختی كف اتوبوس. »

به بابایی گفتم : « خب پول تو جیبی ام رو زیاد كنین تا برم مغز پسته بخرم تا پوست نداشته باشه و با فرهنگ بشم ! »

نمی دونم چرا بابایی بحث رو عوض كرد و گفت : « اصلا یه مثال دیگه برات می زنم ؛ آدمهای بافرهنگ به حقوق دیگران احترام می گذارند و توی محیط های عمومی و سربسته سیگار نمی كشند ! »

به بابایی گفتم : « یعنی شما بی فرهنگ هستید ؟ »

بابایی كمی هول شده بود و نمی دونم چرا داشت ابروهاش رو به سمت بالا و پایین می برد و انگشت اشاره اش رو روی دماغش گذاشته بود.

من حرفم رو ادامه دادم : « پس چرا شما دیروز توی خونه ی عمو اینا سیگار كشیدی ؟  اونجا ؛ هم عمومی بود و هم سربسته. »

نمی دونم چرا بعد از صحبت های من ، مامان به طرف بابا ملاقه پرت كرد ، البته برخلاف هدف گیری من ، هدف گیری مامان خیلی خوب است ، دقیقا ملاقه به كله ی بابایی اصابت كرد.

 

به مامانی گفتم : « مگه شما نگفته بودی آدمهای با فرهنگ چیزی رو پرتاب نمی كنند ؟ »

مامانی جواب داد : « ملاقه استثناء است و در ضمن خیلی هم فرهنگی است ! »

 

- یادم باشه برای خودم یه ملاقه بگیرم تا از این به بعد مثل آدم های بافرهنگ عمل كنم و نازنین رو با ملاقه بزنم !!

 

پیش داداشی رفتم و ازش در مورد فرهنگ پرسیدم.

داداشی گفت : « فرهنگ رو نمی دونم چیه ، اما در مورد بی فرهنگی یه كم اطلاعات دارم ؛ راستش فكر كنم موتورگازی نشانه ی بی فرهنگی باشه ، چون وقتی سوار موتورگازی بودم یه نفر بهم گفت بی فرهنگ. »

به داداشی گفتم : « خب شاید به خاطر چیز دیگه ای بهت گفته بی فرهنگ»

داداشی گفت : « نه ! مطمئن هستم به خاطر موتورگازی بود ، چون كار دیگه ای نكردم كه بهم بگن بی فرهنگ ، مثل همیشه در حالی كه داشتم با یه دستم تخمه می خوردم از چراغ قرمز رد شدم. »

من خندیدم و گفتم : « من فهمیدم چرا بهت گفته بی فرهنگ ؛ چون پوست تخمه رو داشتی می ریختی روی زمین ! »

نیم ساعتی برای داداشی در مورد فرهنگ توضیح دادم ، حتی بهش گفتم كه پرت كردن چیزی دلیل بر بی فرهنگ بودن آدم است.

اما وقتی شكلاتش رو از روی میزش برداشتم و فرار كردم مثل بی فرهنگ ها یه روزنامه رو لوله كرد و به طرفم پرت كرد !

 

یادم باشه به جای یكی ؛ دو تا ملاقه بگیرم تا در این گونه مواقع بتونم پاسخ دندان شكن فرهنگی به داداشی بدم !

 

ما از این انشاء نتیجه می گیریم كه ملاقه چیز خوبی است و آن آقا كلاغه هم كه با ملاقه زد توی كله ی الاغه در حقیقت داشته كار فرهنگی انجام میداده !

 

با تشكر از پدر و مادر و برادرم كه در نوشتن این انشای فرهنگی به من كمك كردند !

 

 

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : موضوع انشاء : « فرهنگ را توصیف كنید ! » , تمیز کردن شیشه , روزنامه , فرهنگ , فرهنگی , آدم بی فرهنگ , لنگ , تماشاگر نما , موضوع انشاء , سیگار کشیدن , مغز پسته , هول شدن , پرتاب کردن , ملاقه , بی فرهنگ , موتور گازی , چراغ قرمز , انشا , انشاء ,

تاریخ : جمعه 03 فروردین 1403 | نظرات (0) بازدید : 132
نویسنده : NetFars |

 

کدام انگشت خود را بیشتر دوست دارید ؟

 

 

آیا تا به حال بطور دقیق به انگشتان دستان خود نگاه کرده اید؟

تا به حال فکر کرده اید که به کدامیک علاقه بیشتری نسبت به بقیه دارید ؟

با دقت نگاه کنید ، سپس توضیح مربوط به آن را بخوانید.

 

 

 

 

 

 

انگشت شماره 1 ( شصت )

این انگشت نماد مسایل مادی و ثروت است و کسانی که این انگشت را انتخاب میکنند ؛ اقتصاد دانان خوبی هستند و معمولا از نظر مالی در وضعیت خوبی قرار دارند.

 

 

انگشت شماره 2 ( اشاره )

این انگشت نماد کار می باشد و اشخاصی که به این انگشت اهمیت بیشتری می دهند انسانهای کاری هستند و بطور کلی وجدان کاری خوبی دارند و موفقیت زیادی در کارها دارند.

 

 

انگشت شماره 3 ( وسط )

این انگشت میزان اهمیت به خود فرد را نشان می دهد ، افرادی که این انگشت را انتخاب می کنند در مورد همه چیز اول به خود اهمیت داده و تا حدودی خودپرست و خودخواه هستند.

 

 

انگشت شماره 4

این انگشت نماد محبت و عشق است و کسانی که این انگشت را انتخاب می کنند ، انسانهای احساساتی و عاطفی هستند و همواره به دنبال محبت و خوشحال کردن دیگران هستند.

 

 

انگشت شماره 5 ( کوچک )

این انگشت نماد خانواده و فرزند است و کسانی که به این انگشت علاقمند هستند ؛ افرادی هستند که به خانواده پایبند بوده و به زندگی مشترک و بطور کلی روابط بین افراد اهمیت می دهند.

 

 

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

برچسب ها : کدام انگشت خود را بیشتر دوست دارید ؟ , انگشت , علاقه , انگشت شست , انگشت شصت , اقتصاددان , انگشت اشاره , انسان پر تلاش , انگشت وسط , خودپرست , خودخواه , نماد محبت و عشق , احساساتی , عاطفی , نماد خانواده , زندگی مشترک ,

تاریخ : جمعه 03 فروردین 1403 | نظرات (0) بازدید : 106

حالت چشم دانشجویان دختر و پسر تاریخ : دوشنبه 28 خرداد 1403
ماجرای طنز دختر مکزیکی و نامزدش ! تاریخ : دوشنبه 28 خرداد 1403
عکس انواع خر تاریخ : جمعه 04 خرداد 1403
عکس شجره نامه پادشاهان هخامنشی تاریخ : جمعه 04 خرداد 1403
عکس چهره دختر خانم ها بعد از بیدار شدن تاریخ : جمعه 28 اردیبهشت 1403
آموزش کاربردی چند ضد حال اساسی تاریخ : جمعه 28 اردیبهشت 1403
داستان کوتاه و خواندنی پیرمرد و دخترک تاریخ : جمعه 07 اردیبهشت 1403
تصويری دلخراش از گروگانگيری يک دختر ! تاریخ : جمعه 07 اردیبهشت 1403
کاریکاتور مراحل درس خواندن تاریخ : جمعه 07 اردیبهشت 1403
فواید و مضرات روغن ذرت تاریخ : شنبه 01 اردیبهشت 1403
شعر طنز حسنی نگو بلا بگو تاریخ : جمعه 31 فروردین 1403
داستان طنز سیندرلا تاریخ : جمعه 31 فروردین 1403
فواید بی شمار تخم مرغ تاریخ : جمعه 31 فروردین 1403
شعر مست و هشیار از پروین اعتصامی تاریخ : یکشنبه 26 فروردین 1403
عکس 2 تا هلو ! تاریخ : یکشنبه 26 فروردین 1403
وای به روزی كه خانوم ها برن سربازی ! تاریخ : شنبه 25 فروردین 1403
عکس ابراز عشق مردانه تاریخ : چهارشنبه 22 فروردین 1403
تصاویر هتلی رویایی با امکانات مدرن تاریخ : چهارشنبه 22 فروردین 1403
تست روانشناسی مخصوص آقایان ! تاریخ : چهارشنبه 15 فروردین 1403
9 توصیه دوستانه یک آدم افسرده تاریخ : چهارشنبه 15 فروردین 1403

تعداد صفحات : 13


فروشگاه اینترنتی
نت فارس
firefox
opera
google chrome
safari